پستـ 121

ساخت وبلاگ
پستـ 121...
ما را در سایت پستـ 121 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bthe-memories0 بازدید : 11 تاريخ : يکشنبه 12 فروردين 1397 ساعت: 3:04

پستـ 121...
ما را در سایت پستـ 121 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bthe-memories0 بازدید : 10 تاريخ : يکشنبه 12 فروردين 1397 ساعت: 3:04

پستـ 121...
ما را در سایت پستـ 121 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bthe-memories0 بازدید : 38 تاريخ : يکشنبه 12 فروردين 1397 ساعت: 3:04

پستـ 121...
ما را در سایت پستـ 121 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bthe-memories0 بازدید : 14 تاريخ : يکشنبه 12 فروردين 1397 ساعت: 3:04

پستـ 121...
ما را در سایت پستـ 121 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bthe-memories0 بازدید : 15 تاريخ : شنبه 25 شهريور 1396 ساعت: 12:17

هفته پیش دوستم بهم زنگ زد و گفت کار طرحش شروع شده و از شنبه (یعنی دیروز) باید بریم آزمایشگاه . توی طرحش اسم من به عنوان همکار نوشته شده اما دوستم خودش نمیتونه بیاد و من برم . من هم شنبه رفتم آزمایشگاه . طرحمون یه ازمایش روی موش ها و در اخر یه نتیجه گیری هستش . برای اولین بار از نزدیک موش میدیدم رنگشون هم سفید بود . برای آزمایشمون‌۱۸ تا موش داریم که امروز رسیدگی بهشون رو یاد گرفتم چجوری جابه جا پستـ 121...ادامه مطلب
ما را در سایت پستـ 121 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bthe-memories0 بازدید : 24 تاريخ : شنبه 4 شهريور 1396 ساعت: 3:41

این هم از موش های ازمایشگاهی ما البته ۱۸ تا هستن من از ۶تاشون عکس گرفتم یکیشون قایم شده :/ تا حالا جای موش عوض نکرده بودم که این یکی هم به لیست کارهای انجام دادم اضافه شد :/ خیلی هم شیطون و وحشی هستن یکیشون نزدیک بود گازم بگیره . الان ترسم بهشون خیلی کمتر شده . یکی از استادها میگفت هرحسی شما داشته باشی اینا متوجه میشن پس ازشون نترس منم حالا هروقت بهشون نزدیک میشم میگم من رییس شما هستم پس اروم پستـ 121...ادامه مطلب
ما را در سایت پستـ 121 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bthe-memories0 بازدید : 15 تاريخ : شنبه 4 شهريور 1396 ساعت: 3:41

چرا‌مردم ما انقدر گرگ شدن ؟؟ واقعا امروز خیلی اعصابم خرده . بعد از اینکه کارامو تو ازمایشگاه دانشگاه انجام دادم اومدم جلو در دانشگاه سوار اتوبوس شم اما بهش نرسیدم رفتم سوار تاکسی شدم نیم ساعت منتظر بودم‌حرکت کنه دیگه اتوبوس بعدی اومد منم پیاده شدم برم اتوبوس سوار شم که راننده تاکسیه گفت خانم یکم وایسا گفتم اقا من‌نیم ساعته منتظرم خسته ام . با کلی اخم و قیافشو کج کردن حرکت کرد اخرش هم ۵۰۰ تومن پستـ 121...ادامه مطلب
ما را در سایت پستـ 121 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bthe-memories0 بازدید : 16 تاريخ : شنبه 4 شهريور 1396 ساعت: 3:41

تو این هوای گرم که البته الان یکم خنک تر شده این عکس میچسبه . عکاسش هم‌خودم بودم . زمستون ۹۵ باهم رفتیم کوه منم‌از بالای کوه این عکسو انداختم . یه تصمیمی‌گرفتم که به نظرم بهترین‌کاره هروقت که خوشحال و نرمال بودم یا اتفاق خاصی افتاد میام برای خودم مینویسم و ثبتش‌میکنم . هروقت هم ناراحت بودم سمت وبلاگ نمیام که همه خاطراتمو از رو عصبانیت بزنم‌پاک کنم :/ یه خبر خوشحال کننده برام و البته بی ربط به من :)) ایان سامرهالدر نقش دیمن تو ومپایر وهمسرش نیکی نقش روزالی تو توایلایت دختر دار شدن البته تصمیم گرفتم تا یک ماهگی دخترشون نه عکسشو بذارن نه اعلام کنن ولی خب خبرش درز کرده بیرون :)) خب دوباره میخ پستـ 121...ادامه مطلب
ما را در سایت پستـ 121 دنبال می کنید

برچسب : پست, نویسنده : bthe-memories0 بازدید : 16 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 23:47

دیروز یکی از روزهایی بود که واقعا خوشحال بودم . از خواب که بیدار شدم "س" پیام داده بود داداششو با پسردخترخالشو برده صداوسیما واسه برنامه کودک . بعدش که تموم شد بهم گفت کار داره و تا یه جایی میخواد بره اماده بشم باهم بریم . اول رفتیم اموزشگاه کارشو انجام داد بعدش هم باهم رفتیم پارک . اونجا هم کلی پلیس ریخته بود ولی ما با موفقیت و بدون خطر ق.ل.ی.و.ن گرفتیم وقتی میخواستیم بریم دیدیم پلیس به یه دختروپسر گیر داده ماهم سریع فرار کردیم قبل اینکه دیده بشیم :)) بعد از پارک رفتیم تالاب قدم زدیم و عکس گرفتیم :) عکاس این عکس هم خودم میباشم :) خیلی بهم خوش گذشت . "س" هم عکس هاشو گذاشت اینستا منم تگ کرد پستـ 121...ادامه مطلب
ما را در سایت پستـ 121 دنبال می کنید

برچسب : پست, نویسنده : bthe-memories0 بازدید : 11 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 23:47